سلام سلام...
فعلا این چند روزه قراره که فقط من بنویسم چون هنوزADSL الهام جون ردیف نشده...
نه گریه نکنین من هستم
راستی می خواین قضیه ی این عکسی که توی پست قبلی گذاشتم رو بگم؟؟؟باشه می گم:من این عکس رو همین امروز توی کلوب گذاشه بودم(دختره مثلا منم ولی اصلش گو می نام تو فیلم تو زیبایی یه و هیون جونگ SS501 هم همون امیده)وقتی این عکس رو گذاشتم همه کلی نظرای قشنگ گذاشتند مثلا:وایی!!!هیون و می نام چقدر به هم میان-اگه اینا با هم باشن چی میشه و ....
من که حسابس حال کردم...خدایش الهام تو هم از این عکس به این باحالی لــــــــــــــــذت نبردی؟؟؟؟
امروز تو مدرسه زنگ ورزش ما رفتی توی حیاط ولی کاری نکردیم...فقط زیر درخت آرزوهامون نشسته بودیم ۲ تایی و با هم حرف می زدیم و چرت و پرت می گفتیم و می خندیدیم.
خیلی جالب و مسخره بود

هم چنین بزرگ ترین ضد حال رو هم امروز الهام خانوم به من زد...
قرار بود بعد از سال ها با هم تنهایی بریم بیرون واسه مشاور ازمون ۲...با هم کلی قرار گذاشتیم و من خیلی خوشحال بودم...
می خواستم کلیپ LOVE YA رو نشونت بدم ولی چنان زدی تو ذوققم و بعد از اون همه برنامه ریزی بهت زنگ زدم گفتی نمی تونم بیام چون عروسیه دختر عموی بهروزه...ای بابا...شانس ندارم که...
انگار ۱ تن آب یخ ریخته باشن روم ضایع شدم...
به زووووور ناراختیم رو کنترل کردم و بعدش با اون خالم واسه ارزو کردم که عروسی بهت خوش بگذره...

:: بازدید از این مطلب : 440
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17